نبات هستم

پسر مامانم

نبات هستم

پسر مامانم

مامان غمگین

شلامممممممممم !!!  چیه خوب مامانم اصلا حال و حوصله نداره ! یه کوه غصه تو دلش قلمبه شده ! هی گریه میکنه و من و ناز میکنه ! هی میگم مامان گریه نکن ! دلم میگیره ! بازم گریه میکنه ! دلم برای بابام تنگ شده ! مامان بیا من و ببر پیش بابا ! میدونم که خیلی دلت کوچیکه و نمی تونه مثل دل من دوری بابا رو تحمل کنه !  مامان زود بیا دیگه ما نباید بابا رو تنها بزاریم ! آخه گناه داره ! بیا بریم پیش بابا !  من سعی میکنم که دیگه عصبانیش نکنم که از اون کار بدا بکنه باشه  ؟؟؟ مامان بریم ؟؟؟ بریم پیش بابا ؟؟؟

مامان : بریم عزیزم همین الان بریم !!!

 

نظرات 6 + ارسال نظر
علی****دهکده ایرونی و پسرش پویا یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 07:07 ق.ظ http://bazamman.blogfa.com/

سلام نباتی سلام عزیزم من بابائی پویا هستم(بووووووس)
نباتی نمیدونی چقدر از دست این مامانت ناراحتم(دلم شکسته)
نباتی این مامانت آبجی منه و من خیلی دوسش دارم و عمه دوستت پویا میشه ولی خیلی کم لطفه(ناراحت)
نباتی گلم تو اومدی به من و پویا سر زدی و خوشحالمون کردی نباتی من دوسست دارم دلم میخواد بغلت کنم محکم فشارت بدم و دماغتو گاز بگیرم(خنده)
نباتی به این مامان مغرورت بگو عکستو بد آپلود کرده و فقط رو سیستم خودش باز میشه الان من نمیبینمت(عصبانی)
نباتی
من فدای قد و بالات بشم تو عزیزمی
این مامان و بابای دیوونت هی ناراحتت میکنن
دلم میخواد خفشون کنم(عصبانی)
من دیگه برم نباتی خیلی ناراحتم
بابای(خیلی ناراحت)

نقل یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:26 ق.ظ

سلام داداشی
ای بابا که مامانت ناراحته
انقدر به مامانت نگو بره یا نره
ببین من اصلا بهش زنگ نمیزنم چون جرئت نمیکنم نظر بدم چه کار کنه این مامان تو ..................
براش یه میل میزنم میدونی کلی حرف دارم که گفتنی نیست

شین جون یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:54 ب.ظ http://talkhoooshirinnn.blogfa.com

پاشین برین خونتوم ببینم . حیف نیست بابایی رو غصه دار گذاشتین توی خونه تنهای تنها!!!!!!!!!!!!!!!
آهای مامان نبات پاشو نبات دلش تنگ شده دیگه

فیشو یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:52 ب.ظ http://my_paradise.persianblog.ir

سلام نبات جان
من برای بابا پرویز عزیز دعا میکنم. اما شما نگفتی چی شده که... از ته قلبم برای همه خونواده ی عزیزت دعا میکنم که همیشه سلامت و شاد و خوشبخت کنار هم باشین.
مراقب مامان گلت هم باش که اینهمه مهربونه و دلنازک

[ بدون نام ] دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:07 ق.ظ http://mao-mio.blogsky.com

سلام عزیزم
مرسی از اینکه به وبلاگه من اومدی
راستی نوشته های تو و مامانت خیلی قشنگه.

دوست پاییزی دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:25 ب.ظ http://mehr-64.blogsky.com

سلام نبات جون
مگه شما کجایید؟؟ بابایی کجاست؟؟
خب دیگه ناراحت نباش..مامانی گفت میبرت پیشه بابایی :)
تو چقده نازییییی
بوسسسس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد